۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

يادداشت تازه كارگردانان «عكس‌ناتمام: بهمن جلالي»




پيرو اظهار نظر آقاي ناصر صفاريان ، در برابر یادداشت اخير كارگردانان
فيلم
« عكس ناتمام : بهمن جلالي »



شایسته است بدانید كه بيانيه اخير ، هم به دفاع از جشنواره « سينما حقيقت» در برابر جريان تحريم و هم به نقد عملكرد « مركز گسترش سينماي مستند و تجربي » در توليد آثار مستند و برگزاري جشنواره پرداخته است . البته اين انتقاد ها از سوي ما ، برخلاف آنچه دوست عزيز وانمود كرده اند ، تنها به بعد از جشنواره و اعلام نتايج خلاصه نمي گردد؛ چنان كه نگارندگان ، حتي ماه ها قبل از جشنواره طي مصاحبه هاي ديگر به بيان اين انتقادات پرداخته بودند . (رجوع كنيد به مصاحبه كارگردانان فيلم « عكس ناتمام : بهمن جلالي » با خبرگزاري ايسنا مورخ 24/1/88 ) . بنابراين اعتراض به داوري و نحوه برگزاري جشنواره تنها يكي از نكاتي است كه بدان اشاره شده است ؛ كه همين مشكل داوري خود از پيامد هاي رويكردهاي نادرستی است كه تنها به « مركز گسترش سينماي مستند و تجربي » محدود نمي گردد.

به طور قطع شركت در يك رويداد رقابتي – فرهنگي چون جشنواره سينما حقيقت ، به معناي پذيرفتن اصول آن جشنواره است ؛‌اما اين امر بدين معنا نيست كه افراد انتقاد خود را نسبت به چند و چون اجراي قواعد و كيفيت برگزاري ابراز نكنند . اگر اعتراضي به عملكرد يك نهاد داريم دليل نمي شود كه در رويداد هاي وابسته به آن شركت نكنيم . چرا كه اگر خود از نزديك با مسئله مواجه نباشيم و كنار گود نشين باشيم ، حق اعتراض نداريم .
نكته عجيبي كه از اظهار نظر دوست عزیز به نظر مي رسد اين است كه چه طور كساني كه اصلا در بازي شركت نكرده اند ، دم از رعايت قواعد بازي مي زنند !؟

ما به عنوان مخالفان جريان تحريم ، در ابتدا و در مقابل بزرگاني كه به بيان اين رويكرد پرداخته بودند ، به خود اجازه اظهار نظر نداديم ؛ اما حال كه متهم به ناديده گرفتن منفعت جمعي شده ايم ، سؤال مي كنيم :
آيا بهتر نبود اعتراضاتمان را از مجاري حرفه اي كه پيش روي ماست بيان مي كرديم ؟ آيا حضور تاثير گذارتر از تحريم نبود ؟ آیا برنده یکی از جوایز سینما حقیقت ،که نامش در میان تحریم کنندگان جشنواره نیز به چشم می خورد، با حضور قدرتمندانه اش نمی توانست تاثیر گذارتر باشد؟


آنقدرها تجربه لازم نيست كه بفهميم جريان تحريم ، جرياني اساسا اشتباه بوده است ؛ اين روزها هر نوجواني مي داند كه براي طرح انتقادات اش بهتر است وارد صحنه شود ، به جاي آنكه گوشه خانه بنشيند . گاهي مي توان اندكي با هوش بود .
از اين رو یادداشت اين عزيز ، بيشتر بر عليه منفعت جمعي است . چرا كه ما همگي از دردي مشترك نالانيم ؛ فقط در مرحله عمل رويكردمان متفاوت است .

اين بي انصافي است كه بيانيه اخير ، اعتراض دو مستند ساز فيلم اولي از سر بي تجربگي و نا آگاهي و ميل به ديده شدن تعبير شود . چنين تفكري ، كه ديدگاه افراد را به دليل جواني ، وارونه جلوه مي دهد نگران كننده است. چرا كه پي آمدهاي آن - همان طور كه اين روز ها در مورد يكي از بازيگران درخشان و جوان سينماي ايران شاهد هستيم ،‌كه چگونه به نا حق از سوي با تجربه ها متهم به عدم آگاهي و خود بزرگ بيني شده است - چندان خوشايند نيست .

ما «تازه كارها » مسرور مي شويم كه بزرگواران غلط هايمان را یادآوری کنند . اما نه اينكه مدعیانی ، با برداشت سطحي بخواهند از طريق نقدي هدفمند ، به نفع ديدگاههای گروه يا دسته ي مطلوب خود بهره برداري كنند . این میل طبیعی تحریم کنندگان است که بخواهند از عملکردشان دفاع کنند؛ اما این دوست مجرب ما برای دفاع از عملکرد خویش به تخریب عملکرد دیگران می پردازد ، که نمونه تازه ای برای ما تازه کارها نیست.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر